1.معلق علیه باید یک حادثه خارجی باشد یعنی خارج از شرایط صحت عقد باشد و خارج از عقد نیز باشد. مانند مثال فوق که قبولی در کنکور یک حادثه ی خارجی است. اگر معلق علیه یک حادثه خارجی نباشد یعنی جزء شرایط است بخاطر اینکه تکلیف روشن است (پس هر وقت تکلیف روشن بود عقد معلق نیست) موقعی عقد معلق است که تکلیف روشن نباشد مثلاً من می گویم خانه ام را فروختم اگر اهلیت داشته باشم که اهلیت داشتن جزء شرایط صحت عقد است و اینجا تکلیف روشن است چون من یا اهلیت دارم که معامله درست است یا اهلیت ندارم که معامله درست نمی باشد.
2. معلق علیه آینده باشد که آینده تکلیف روشن نیست. اگر معلق علیه گذشته باشد چون تکلیف روشن است، عقد معلق نیست مثلاً قبولی در کنکور آینده است.
3. معلق علیه باید احتمال باشد (یا بشود یا نشود) اگر احتمالی باشد تکلیف روشن نیست حال اگر معلق علیه حتمی باشد یا محال باشد (حتمی یعنی صددرصد می شود، محال یعنی صددرصد نمی شود) چون تکلیف روشن است در این صورت عقد معلق نیست. مثلاً قبولی در کنکور احتمالی است حتی اگر خیلی مسلط باشد، یک مثال برای حتمی (که معلق نیست) مثال خانه ای را فروختم اگر تا دوماه دیگر زمستان بیاید (البته با فرض اینکه الان آبان ماه است (که این را مؤجل گویند چون تکلیف روشن است و تا دو ماه دیگر صددرصد زمستان می آید. مثال برای محال: خانه ام را فروختم اگر تا دو ماه دیگر نوروز بیاید که محال است تا دو ماه دیگر نوروز بیاید و عقد کلاً باطل است.
- ۹۷/۰۹/۲۴